دل نوشته
-یادم باشد شکوهِ فصلِ بهار پاکی از غفلتِ زمستان است نه آغاز زندگی دوباره .
-یادم باشد زندگی می گذرد و ای کاش حسرتِ دیروز و غفلتِ امروزو نگاه به فردا را فراموش کنم شاید لحظه ای قدر امروز را بدانم .
-یادم باشد که خوب بودن و خوبی کردن هنر نیست ٬او که خوب ترینِ عالم است خوبی را در ذاتم گذاشت که خوب باشم و خوبی کنم .
-یادم باشد که همه زندگی یک امتحان است پس برای به دست آوردن هر چیزش ادعا نکنم باید به خدا التماس کنم نه اعتراض .
-یادم باشد که این منم که گاهی به دنبال گناه کردنم نه گناه به دنبال من.
-یادم باشد که اگر تنها شدم ٬این تنهایی دلیل وجودِ خداست نه فرصتی برای خطا .
-یادم باشد که گاهی دلتنگ می شوم٬کاش دلتنگیم را به قاصدکی بگویم که برسد به دستِ دلدارِ فلک نه آنکه ارزشِ فکر کردن هم ندارد.
-یادم باشد که دلم از گناه چشم سیاه می شود وقتی که چشمانم در گذر گاهِ حادثه ها٬تصویر و چهره ها تشنه ی یک نگاه ست ٬اما ای کاش پاکی نگاهم خیره به تمنای دلم نماند .
-یادم باشد که من واقعا زنده ام و باید واقعی زندگی کنم نه اینکه یک مرده ی متحرک باشم .
-یادم باشد اگر از غم یک اتفاق عبرت انگیز به قطره اشکی قسم خوردن تا افتادن آن بر بال فرشته ها عهد نشکنم شایددیگر ...
-یادم باشد که انسان دائم الخطاست ٬پس یاد بگیرم که راهِ توبه کجاست؟
-یادم باشدعمرم مهلتِ امروزو فردایِ این هوا و نفس نیست٬ شاید همین یک لحظه ی دیگر...
-یادم باشد گناه کردن آسان و توبه سخت است اما اگر صد بار توبه را شکستم باز ...
-یادم باشد بخشش فقط مخصوص اوست ٬هر چند که گناهِ من بزرگ ولی بخشش او دریایی ست بیکران و هر چه راکه می دهد بر حسابِ لیاقتِ دل ماست.
نظرات شما عزیزان: